ریالیتی شو

p:۳۹
تهیه‌کننده‌ها اعلام می‌کنن:
🎤 «فردا قسمت آخره و هرکس باید تصمیم نهایی رو بگیره. امروز آخرین فرصت برای صحبت، نزدیک شدن یا تغییر پارتنره.»


---

🔹 جو و حسادت‌ها

هیونجین هنوز به شدت می‌سوزه که جونگ‌کوک هنوز کنارت هست.

جونگ‌کوک هم نمی‌خواد عقب بکشه و هر لحظه منتظر فرصتیه تا دوباره توجهت رو جلب کنه.

تو بین دو پسر گیر کردی؛ هر دو حس و علاقه واقعی نشون دادن.



---

🔹 فعالیت امروز
تهیه‌کننده‌ها یه بازی گروهی «اعتماد و صراحت» برگزار می‌کنن:

هر کس باید احساساتش رو مستقیم و بدون فیلتر بیان کنه.

هرکسی که جرات داشته باشه، امتیاز اضافی می‌گیره.


تو و هیونجین اولین گروه هستین:
تو: «هیونجین… می‌خوام بدونی که امشب چیزی که حس می‌کنم واقعیه. نمی‌خوام هیچ چیزی بینمون باشه که عقب نگه داره.»
هیونجین: «تو… فقط خودت تصمیم بگیر. من هیچ وقت عقب نمی‌کشم.»

جونگ‌کوک بعد از اون، جلو میاد:
جونگ‌کوک: «می‌خوام آخرین شانسمو امتحان کنم. حتی اگه اشتباه باشه… باید بدونم تو چی می‌خوای.»


---

🔹 واکنش اعضا و لحظه‌های تنش

لیسا و رز با هیجان نگاه می‌کنن و می‌گن: «وای… الان همه چیز داره جدی می‌شه!»

فلیکس و چان سعی می‌کنن فضا رو آرام کنن، اما نمی‌تونن جلوی خنده و تعجبشون رو بگیرن.

ای‌ان و جیسو هم با نگاه‌های کنجکاو همه‌چی رو دنبال می‌کنن.



---

🔹 مصاحبه خصوصی

تو: «امشب حس کردم قلبم واقعا می‌دونه با کی می‌خواد باشه… ولی هنوز ترس دارم.»

هیونجین: «دیگه صبر کافی بود. همه چی واضح شد.»

جونگ‌کوک: «امیدوارم آخرش درست باشه… ولی نمی‌خوام عقب بکشم.»
*پایان*
دیدگاه ها (۳)

ریالیتی شو

وقتی تو دانشگاه عاشقت میشن

ریالیتی شو

ریالیتی شو

ارمان عشق و نفرت پارت 5صبح شد آت خیلی درد داشت کوک رفت غذا پ...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟓عشق مافیاویو بورامبا جیمین رفتم خونش فردا باید میرفتم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط